مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3086

1. شبی که دررسد از عشق پیک بیداری

2. بگیرد از سر عشاق خواب بیزاری

3. ستاره سجده کند ماه و زهره حال آرد

4. رها کن خرد و عقل سیر و رهواری

5. زهی شبی که چنان نجم در طلوع آید

6. به روز روشن بدهد صفات ستاری

7. ز ابتدای جهان تا به انتهای جهان

8. کسی ندید چنین بی‌هشی و هشیاری

9. تو خواه برجه و خواهی فروجه این نبود

10. کی زهره دارد با آفتاب سیاری

11. طمع مدار که امشب بر تو آید خواب

12. که برنشست به سیران خدیو بیداری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلا رفیق سفر بخت نیکخواهت بس
* نسیم روضه شیراز پیک راهت بس
شعر کامل
حافظ
* زره ز زلف گره گیر بر تن است تو را
* به روز رزم چه حاجت به جوشن است تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* زان لقمه که صوفی را در معرفت اندازد
* یک ذره و صد مستی یک دانه و صد سیمرغ
شعر کامل
حافظ