مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3110

1. جان جان مایی، خوشتر از حلوایی

2. چرخ را پر کردزینت و زیبایی

3. دایهٔ هستیها، چشمهٔ مستیها

4. سرده مستانی، و افت سرهایی

5. باغ و گنج خاکی، مشعلهٔ افلاکی

6. از طوافت کیوان یافته بالایی

7. وعده کردی کایم، وعده را می‌پایم

8. ای قمر سیمایم، تو کرا می‌پایی؟

9. وقت بخشش جانا، کانی و دریایی

10. وقت گفتن مانا، که شکر می‌خایی

11. بی‌توم پروانی، جای تو پیدا نی

12. در پی تو دلها، خیره و هر جایی

13. هوش را برباید، عمر را افزاید

14. چشم را بگشاید، هرچه تو فرمایی

15. اندران مجلسها، که تو باشی شاها

16. جان نگنجد، تا تو ندهیش گنجایی

17. تلختر جام ای جان، صعبتر دام ای جان

18. آن بود که مانم، تا تو ندهیش گنجایی

19. تلختر جام ای جان، صعبتر دام ای جان

20. آن بود که مانم، بی‌تو در تنهایی

21. خوشترین مقصودی، با نوا ترسودی

22. آن بود که گویی:« چونی ای سودایی؟»

23. پختگان را خمری، بهر خامان شیری

24. بهر شیره و شیرت، بین تو خون پالایی

25. عشق تو خوش خیزی، در جگر آمیزی

26. دست تو خون‌ریزی، دست را نالایی

27. گر شود هر دستی دستگیر مستی

28. نیست چاره پیدا، تا تو ناپیدایی

29. روحها دریادان، جسمها کفها دان

30. تو بیا، ای آنک گوهر دریایی

31. سیدی مولایی، مسکنی مشوایی

32. مبدع الاشیاء مسکرالاجزاء

33. فالق‌الصباح، خالق‌الرواح

34. یا کریم الراح، ساعة السقاء

35. من نهادم دستم، بر دهان مستم

36. تا تو گویی که تو دادهٔ گویایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آتشین خوی مرا پاس دل من نیست نیست
* برق عالم سوز را پروای خرمن نیست نیست
شعر کامل
رهی معیری
* ز شیرینی عتاب او شکرخندست پنداری
* زبان در کام او بادام در قندست پنداری
شعر کامل
صائب تبریزی
* جعد بنفشه بین ز نسیم سحرگهی
* همچون شکنج طره خوبان گرفته خم
شعر کامل
خواجوی کرمانی