مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3158

1. رو، مسلم تراست بی‌کاری

2. چونک اندر عنایت یاری

3. نقش را کار نیست پیش قلم

4. آن قلم را چه حاجت از یاری؟

5. همچو بت باش پیش آن بتگر

6. که همه نقش و رنگ ازو داری

7. گر بپرسد، چه صورتت باید؟

8. گو: « همان صورتی که بنگاری »

9. گر مرا تن کنی، تو جان منی

10. ور مرا دل کنی، تو دلداری

11. لطف گل، خار را تو می‌بخشی

12. چه کند شاخ خار، جز خاری؟

13. باده ده، باده خواهمان کردی

14. که حرامست با تو هشیاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد
* خورشید درخشان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
* به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
شعر کامل
حافظ
* مانند لاله، سوخته نانی است روزیم
* آن هم فلک به خون جگر می دهد مرا
شعر کامل
صائب تبریزی