مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3157

1. آنکه چون ابر خواند کف ترا

2. کرد بیداد بر خردمندی

3. او همی‌گرید و همی‌بخشد

4. تو همی‌بخشی و همی‌خندی

5. همچو یوسف گناه تو خوبیست

6. جرم تو دانش است و خرسندی

7. او چو سرکه‌ست و می‌کند ترشی

8. دوست قندست و می‌کند قندی

9. چشم مریخ دارد آن دشمن

10. تو چو مه دست زهره می‌بندی

11. ای دل اندر اصول وصل گریز

12. که بسی در فراق جان کندی

13. قطرهٔ باز رو سوی دریا

14. بنگر تا به پیش او چندی

15. قوت یاقوت گیر از خورشید

16. تا در اخلاق او به پیوندی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
* تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* گر مزاج نخل و نحل از لطف او یابد مدد
* نیش او پر نوش گردد خار آن خرما شود
شعر کامل
سلمان ساوجی
* با خیال یار در یک پیرهن خوابیده ام
* بر ندارد سر زبالین هر که بیدارم کند!
شعر کامل
صائب تبریزی