مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 348

1. صدایی کز کمان آید نذیریست

2. که اغلب با صدایش زخم تیریست

3. مؤثر را نگر در آب آثار

4. کاثر جستن عصای هر ضریریست

5. پس لا تبصرونت تبصرونی‌ست

6. بصر جستن ز الهام بصیریست

7. تو هر چه داری نه جویانش بودی

8. طلب‌ها گوش گیری و بشیریست

9. چنان کن که طلب‌ها بیش گردد

10. کثیرالزرع را طمع وفیریست

11. مشو نومید از ظلمی که کردی

12. که دریای کرم توبه پذیریست

13. گناهت را کند تسبیح و طاعات

14. که در توبه پذیری بی‌نظیریست

15. شکسته باش و خاکی باش این جا

16. که می‌جوید کرم هر جا فقیریست

17. کرم دامن پر از زر کرد و آورد

18. که تا وا می‌خرد هر جا اسیریست

19. عزیزی بخشد آن کس را که خواری‌ست

20. بزرگی بخشد آن را که حقیریست

21. که هستی نیستی جوید همیشه

22. زکات آن جا نیاید که امیریست

23. ازیرا مظهر چیزیست ضدش

24. از این دو ضد را ضد خود ظهیریست

25. تو بر تخته سیاهی گر نویسی

26. نهان گردد که هر دو همچو قیریست

27. بود فرقی ز تری تا ترست خط

28. چو گردد خشک پنهان چون ضمیریست

29. خمش کن گر چه شرحش بی‌شمارست

30. طبیعت‌ها عدو هر کثیریست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یک دست تو با زلف و دگر دست تو با جام
* یک گوش به چنگی و دگر گوش به نایی
شعر کامل
منوچهری
* گفت نیلوفر چو کلک از آب سر بیرون کشد
* کیست او تا پیش کلک اندر سرش افتد سری
شعر کامل
انوری
* اگر بارهٔ آهنینی به پای
* سپهرت بساید نمانی به جای
شعر کامل
فردوسی