مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 349

1. مبر رنج ای برادر خواجه سختست

2. به وقت داد و بخشش شوربختست

3. اگر چه باغ را نیمی گرفته‌ست

4. ولیکن سخت بی‌میوه درختست

5. گشاده ابروست و بسته کیسه

6. مشو غره که او را سیم و رختست

7. دو دستش را به تخته دوختستند

8. چه سود ار خواجه بر بالای تختست

9. وجودش گر چه یک پاره‌ست چون کوه

10. سخااش مرده است و لخت لختست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل ز گیسوی تو بگسست و به ابرو پیوست
* کار زنجیری عشق تو به شمشیر افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* بنه بر طاق نسیان زهد را چون شیشه خالی
* درین موسم که سنگ از لاله جام آورد مستان را
شعر کامل
صائب تبریزی
* عقل بیچارست در زندان عشق
* چون مسلمانی به دست کافری
شعر کامل
سعدی