غزل شمارهٔ 417
1. من پری زادهام و خواب ندانم که کجاست
2. چونک شب گشت نخسپند که شب نوبت ماست
3. چون دماغ است و سر استت مکن استیزه بخسب
4. دخل و خرج است چنین شیوه و تدبیر سزاست
5. خرج بیدخل خدایی است ز دنیا مطلب
6. هر که را هست زهی بخت ندانم که که راست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده