مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 497

1. صوفیان آمدند از چپ و راست

2. در به در کو به کو که باده کجاست

3. در صوفی دل‌ست و کویش جان

4. باده صوفیان ز خم خداست

5. سر خم را گشاد ساقی و گفت

6. الصلا هر کسی که عاشق ماست

7. این چنین باده و چنین مستی

8. در همه مذهبی حلال و رواست

9. توبه بشکن که در چنین مجلس

10. از خطا توبه صد هزار خطاست

11. چون شکستی تو زاهدان را نیز

12. الصلا زن که روز روز صلاست

13. مردمت گر ز چشم خویش انداخت

14. مردم چشم عاشقانت جاست

15. گر برفت آب روی کمتر غم

16. جای عاشق برون آب و هواست

17. آشنایان اگر ز ما گشتند

18. غرقه را آشنا در آن دریاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر دست دهد دامن آن سرو روانم
* آزاد شود دل ز غم هر دو جهانم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* به سرکشی خود ای سرو جویبار مناز
* که گر بدو رسی از شرم سر فروداری
شعر کامل
حافظ
* باغبانا ز خزان بی‌خبرت می‌بینم
* آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد
شعر کامل
حافظ