غزل شمارهٔ 518
1. نفسی بهوی الحبیب فارت
2. لما رات الکوس دارت
3. مدت یدها الی رحیق
4. و النفس بنوره استنارت
5. لما شربته نفس و ترا
6. خفت و تصاعدت و طارت
7. لاقت قمرا اذا تجلی
8. الشمس من الحیا توارت
9. جادت بالروح حین لاقت
10. لا التفتت و لا استشارت
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده