مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 550

1. پنبه ز گوش دور کن بانگ نجات می‌رسد

2. آب سیاه درمرو کآب حیات می‌رسد

3. نوبت عشق مشتری بر سر چرخ می‌زند

4. بهر روان عاشقان صد صلوات می‌رسد

5. جمله چو شهد و شیر شو وز خود خود فقیر شو

6. زانک ز شه فقیر را عشر و زکات می‌رسد

7. رحمت اوست کآب و گل طالب دل همی‌شود

8. جذبه اوست کز بشر صوم و صلات می‌رسد

9. در ظلمات ابتلا صبر کن و مکن ابا

10. کآب حیات خضر را در ظلمات می‌رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* معلّم چون تو شوخی را ندانست
* بجز درس جفا تعلیم کردن
شعر کامل
جامی
* به فلک می‌رسد از روی چو خورشید تو نور
* قل هو الله احد چشم بد از روی تو دور
شعر کامل
سعدی
* آتش به جانم افکند، شوق لقای دلدار
* از دست رفت صبرم، ای ناقه! پای بردار
شعر کامل
شیخ بهایی