مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 593

1. برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید

2. تو هم ای دل ز من گم شو که آن دلدار می‌آید

3. نگویم یار را شادی که از شادی گذشتست او

4. مرا از فرط عشق او ز شادی عار می‌آید

5. مسلمانان مسلمانان مسلمانی ز سر گیرید

6. که کفر از شرم یار من مسلمان وار می‌آید

7. برو ای شکر کاین نعمت ز حد شکر بیرون شد

8. نخواهم صبر گر چه او گهی هم کار می‌آید

9. روید ای جمله صورت‌ها که صورت‌های نو آمد

10. علم هاتان نگون گردد که آن بسیار می‌آید

11. در و دیوار این سینه همی‌درد ز انبوهی

12. که اندر در نمی‌گنجد پس از دیوار می‌آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ابر اگر آموزد از طبع تو رسم مردمی
* در زمین دیگر نرویاند بجز مردم گیا
شعر کامل
سلمان ساوجی
* پرتو حسن ازل افتاده بر دیوار و در
* دیو چون یوسف در اینجا محو دیدار خودست
شعر کامل
صائب تبریزی
* از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد
* وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف
شعر کامل
حافظ