مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 643

1. در کوی خرابات مرا عشق کشان کرد

2. آن دلبر عیار مرا دید نشان کرد

3. من در پی آن دلبر عیار برفتم

4. او روی خود آن لحظه ز من باز نهان کرد

5. من در عجب افتادم از آن قطب یگانه

6. کز یک نظرش جمله وجودم همه جان کرد

7. ناگاه یک آهو به دو صد رنگ عیان شد

8. کز تابش حسنش مه و خورشید فغان کرد

9. آن آهوی خوش ناف به تبریز روان گشت

10. بغداد جهان را به بصیرت همدان کرد

11. آن کس که ورا کرد به تقلید سجودی

12. فرخنده و بگزیده و محبوب زمان کرد

13. آن‌ها که بگفتند که ما کامل و فردیم

14. سرگشته و سودایی و رسوای جهان کرد

15. سلطان عرفناک بدش محرم اسرار

16. تا سر تجلی ازل جمله بیان کرد

17. شمس الحق تبریز چو بگشاد پر عشق

18. جبریل امین را ز پی خویش دوان کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز کینه دور بود سینه ای که من دارم
* غبار نیست بر آیینه ای که من دارم
شعر کامل
رهی معیری
* روشنی روز تویی شادی غم سوز تویی
* ماه شب افروز تویی ابر شکربار بیا
شعر کامل
مولوی
* گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم
* از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان
شعر کامل
حافظ