مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 672

1. بگویم خفیه تا خواجه نرنجد

2. که آن دلبر همی در بر نگنجد

3. ز مستی من ترازو را شکستم

4. ترازو کان گوهر را نسنجد

5. بتان را جمله زو بدرید سربند

6. که ماده گرگ با یوسف نغنجد

7. هم از جمله سیه روییست آن نیز

8. که پیش رومیی زنجی بزنجد

9. قراضه کیست پیش شمس تبریز

10. که گنج زر بیارد یا بگنجد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
* بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت
شعر کامل
سعدی
* سوسن چو زبان داشت فروشد به خموشی
* در سینهٔ او گوهر اسرار نهادند
شعر کامل
عطار
* خورشید عارض او چون ذره برده تابم
* بالای سرکش او چون سایه کرده پستم
شعر کامل
فروغی بسطامی