مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 674

1. چنان کز غم دل دانا گریزد

2. دو چندان غم ز پیش ما گریزد

3. مگر ما شحنه‌ایم و غم چو دزدست

4. چو ما را دید جا از جا گریزد

5. بغرد شیر عشق و گله غم

6. چو صید از شیر در صحرا گریزد

7. ز نابینا برهنه غم ندارد

8. ز پیش دیده بینا گریزد

9. مرا سوداست تا غم را ببینم

10. ولیکن غم از این سودا گریزد

11. همه عالم به دست غم زبونند

12. چو او بیند مرا تنها گریزد

13. اگر بالا روم پستی گریزد

14. وگر پستی روم بالا گریزد

15. خمش باشم بود کاین غم درافتد

16. غلط خود غم ز ناگویا گریزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نام نیک رفتگان ضایع مکن
* تا بماند نام نیکت پایدار
شعر کامل
سعدی
* دل به زنار سر زلف بتان خواهم بست
* خویشتن را به ره کفر سمر خواهم کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویت
* مگر آن وقت که در سایه زنهار تو باشم
شعر کامل
سعدی