مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 691

1. هر چند که بلبلان گزینند

2. مرغان دگر خمش نشینند

3. خود گیر که خرمنی ندارند

4. نه از خرمن فقر دانه چینند

5. از حلقه برون نه‌ایم ما نیز

6. هر چند که آن شهان نگینند

7. گر ولوله مرا نخواهند

8. از بهر چه کارم آفرینند

9. شیرین و ترش مراد شاهست

10. دو دیگ نهاده بهر اینند

11. بایست بود ترش به مطبخ

12. چون مخموران بدان رهینند

13. هر حالت ما غذای قومیست

14. زین اغذیه غیبیان سمینند

15. مرغان ضمیر از آسمانند

16. روزی دو سه بسته زمینند

17. زانشان ز فلک گسیل کردند

18. هر چند ستارگان دینند

19. تا قدر وصال حق بدانند

20. تا درد فراق حق بینند

21. بر خاک قراضه گر بریزند

22. آن را نهلند و برگزینند

23. شمس تبریز کم سخن بود

24. شاهان همه صابر و امینند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* داغ مجنون بیابان گرد دارد بر جگر
* لاله ای کز سینه صحرا و هامون می دمد
شعر کامل
صائب تبریزی
* من که خدمت کرده ام رندان دُرد آشام را
* کی شمارم پخته وضع زاهدان خام را
شعر کامل
جامی
* به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
* گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
شعر کامل
مولوی