مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 993

1. زان ازلی نور که پرورده‌اند

2. در تو زیادت نظری کرده‌اند

3. خوش بنگر در همه خورشیدوار

4. تا بگدازند که افسرده‌اند

5. سوی درختان نگر ای نوبهار

6. کز دی دیوانه بپژمرده‌اند

7. لب بگشا هیکل عیسی بخوان

8. کز دم دجال جفا مرده‌اند

9. بشکن امروز خمار همه

10. کز می تو چاشنیی برده‌اند

11. درده تریاق حیات ابد

12. کاین همگان زهر فنا خورده‌اند

13. همچو سحر پرده شب را بدر

14. کاین همه محجوب دو صد پرده‌اند

15. بس کن و خاموش مشو صدزبان

16. چونک یکی گوش نیاورده‌اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل گم کرده در این شهر نه من می‌جویم
* هیچ کس نیست که مطلوب مرا جویان نیست
شعر کامل
سعدی
* تا عشق تو سوخت همچو عودم
* یک عقده نماند از وجودم
شعر کامل
مولوی
* من شدم دلگیر صائب زین حیات پنج روز
* خضر چون آورد تا امروز تاب زندگی؟
شعر کامل
صائب تبریزی