مولوی_مثنوی معنویدفتر اول (فهرست)

شماره 120

1. مرد زان گفتن پیشمان شد چنان

2. کز عوانی ساعت مردن عوان

3. گفت خصم جان جان چون آمدم

4. بر سر جان من لگدها چون زدم

5. چون قضا آید فرو پوشد بصر

6. تا نداند عقل ما پا را ز سر

7. چون قضا بگذشت خود را می‌خورد

8. پرده بدریده گریبان می‌درد

9. مرد گفت ای زن پیشمان می‌شوم

10. گر بدم کافر مسلمان می‌شوم

11. من گنه‌کار توم رحمی بکن

12. بر مکن یکبارگیم از بیخ و بن

13. کافر پیر ار پشیمان می‌شود

14. چونک عذر آرد مسلمان می‌شود

15. حضرت پر رحمتست و پر کرم

16. عاشق او هم وجود و هم عدم

17. کفر و ایمان عاشق آن کبریا

18. مس و نقره بندهٔ آن کیمیا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کس از سر بزرگی نباشد به چیز
* کدو سر بزرگ است و بی مغز نیز
شعر کامل
سعدی
* کسی نیک بیند به هر دو سرای
* که نیکی رساند به خلق خدای
شعر کامل
سعدی
* ای مطرب جان چو دف به دست آمد
* این پرده بزن که یار مست آمد
شعر کامل
مولوی