مولوی_مثنوی معنویدفتر سوم (فهرست)

شماره 206 - تفسیر یا جبال اوبی معه والطیر

1. روی داود از فرش تابان شده

2. کوهها اندر پیش نالان شده

3. کوه با داود گشته همرهی

4. هردو مطرب مست در عشق شهی

5. یا جبال اوبی امر آمده

6. هر دو هم‌آواز و هم‌پرده شده

7. گفت داودا تو هجرت دیده‌ای

8. بهر من از همدمان ببریده‌ای

9. ای غریب فرد بی مونس شده

10. آتش شوق از دلت شعله زده

11. مطربان خواهی و قوال و ندیم

12. کوهها را پیشت آرد آن قدیم

13. مطرب و قوال و سرنایی کند

14. که به پیشت بادپیمایی کند

15. تا بدانی ناله چون که را رواست

16. بی لب و دندان ولی را ناله‌هاست

17. نغمهٔ اجزای آن صافی‌جسد

18. هر دمی در گوش حسش می‌رسد

19. همنشینان نشنوند او بشنود

20. ای خنک جان کو به غیبش بگرود

21. بنگرد در نفس خود صد گفت و گو

22. همنشین او نبرده هیچ بو

23. صد سؤال و صد جواب اندر دلت

24. می‌رسد از لامکان تا منزلت

25. بشنوی تو نشنود زان گوشها

26. گر به نزدیک تو آرد گوش را

27. گیرم ای کر خود تو آن را نشنوی

28. چون مثالش دیده‌ای چون نگروی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عزم بر هم زدن هر دو جهان گر داری
* هیچ تدبیر چنان نیست که یکدل باشی
شعر کامل
صائب تبریزی
* معلم، غالبا، امروز درس عشق می‌گوید
* که در فریاد می‌بینیم طفلان را به مکتب‌ها
شعر کامل
هلالی جغتایی
* مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
* شهان بی کمر و خسروان بی کلهند
شعر کامل
حافظ