لینک اشتراک گذاری
کپی شد
مولوی_مثنوی معنویدفتر ششم (فهرست)

شماره 66 - تمامی قصهٔ آن فقیر و نشان جای آن گنج

1. اندر آن رقعه نبشته بود این

2. که برون شهر گنجی دان دفین

3. آن فلان قبه که در وی مشهدست

4. پشت او در شهر و در در فدفدست

5. پشت با وی کن تو رو در قبله آر

6. وانگهان از قوس تیری بر گذار

7. چون فکندی تیر از قوس ای سعاد

8. بر کن آن موضع که تیرت اوفتاد

9. پس کمان سخت آورد آن فتی

10. تیر پرانید در صحن فضا

11. زو تبر آورد و بیل او شاد شاد

12. کند آن موضع که تیرش اوفتاد

13. کند شد هم او و هم بیل و تبر

14. خود ندید از گنج پنهانی اثر

15. هم‌چنین هر روز تیر انداختی

16. لیک جای گنج را نشناختی

17. چونک این را پیشه کرد او بر دوام

18. فجفجی در شهر افتاد و عوام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* گفتا کجاست خوشتر گفتم که قصر قیصر
* گفتا چه دیدی آن جا گفتم که صد کرامت
شعر کامل
مولوی
* عشق اندر فضل و علم و دفتر و اوراق نیست
* هر چه گفت و گوی خلق آن ره ره عشاق نیست
شعر کامل
مولوی
* آب زنید راه را هین که نگار می‌رسد
* مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد
شعر کامل
مولوی