ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 106

1. مدتی شد دل گمگشته نیامد خبرش

2. یا رب از چرخ جفا پیشه چه آمد بسرش

3. عهد کردم که بروبم بمژه میکدهها

4. گر غریبم بسلامت برسد از سفرش

5. ای صبا گر روی از خطهٔ چین زلفش

6. پرسش دل بنما بلکه بیابی اثرش

7. حال دل عرضه نمائید بر پیر مغان

8. تا مگر یاد کند وقت دعای سحرش

9. بامیدی که سفر کردهام آید روزی

10. دمبدم آب زند چشم ترم رهگذرش

11. تا که اسرار بیابد دل گمگشتهٔ خویش

12. کرده نذر سگ گوئی همه لخت جگرش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم
* دوستان از راست می‌رنجد نگارم چون کنم
شعر کامل
حافظ
* تو هیچ عهد نبستی که عاقبت نشکستی
* مرا بر آتش سوزان نشاندی و ننشستی
شعر کامل
سعدی
* دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل
* مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
شعر کامل
حافظ