غزل شمارهٔ 108
1. مه آیینه داری است از طلعتش
2. قیامت نموداری از قامتش
3. صفای ارم نزهت باغ خلد
4. همه مستعار است از صفوتش
5. ملیحان و کان ملاحت تمام
6. بود زیر بار حق نعمتش
7. بقد سر و آزاد در بندگیش
8. یکی خانه زادیست در ساحتش
9. همانا که یعقوب در پیرهن
10. شنیده است یک شمه از نکهتش
11. ببزمش دلاشمع نامحرم است
12. کجا باریابی تو در حضرتش
13. ز بس داغش اسرار دارد بدل
14. نروید بجز لاله از تربتش
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده