ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 124

1. چه شوری بود یاران بر سر دل

2. ز غم گوئی سرشته پیکر دل

3. نریزد ساقی بزم محبت

4. بجز خوناب غم در ساغر دل

5. بجز سوزش نسازد هیچ باطبع

6. گلستان خلیل است آذر دل

7. بر آتش پارهها برمیفشاند

8. مگر بال سمندر شد پر دل

9. نشد افسرده ز آب هفت دریا

10. چه آتش بود اندر مجمر دل

11. حمل جز برج ناری نیست گوئی

12. اثر هم جز وبال از اختر دل

13. بسوز نار دوزخ خندد اسرار

14. جهدگر یک شرار از اخگر دل


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
* که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
شعر کامل
حافظ
* وقت گل زان گونه کز گل سبزۀ تر می دهد
* کشتۀ آن غمزه را از خاک نشتر می دهد
شعر کامل
جامی
* پرتو نیکان نگیرد هر که بنیادش بدست
* تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبدست
شعر کامل
سعدی