غزل شمارهٔ 147
1. از بهترین سلالهٔ آدم توئی بهین
2. بر مهترین کلالهٔ حوا توئی مهین
3. در خاتم رسالتی ای ختم انبیا
4. همچو نگین به خاتم و چون نقش درنگین
5. تو بَدرِ ازهری و همه انبیا سُها
6. تو مهر انوری و نجومند مرسلین
7. بحر است علم و طفل دبستانت ار بود
8. آن بحر بیکران و پر از لؤلؤ ثمین
9. پیشت خرد زدانش اگردم زند چنانست
10. کاید مگس بعرصهٔ عنقا کند طنین
11. اندر بیان بدیع معانی حکمتت
12. چون در شکر حلاوت و شهد اندر انگبین
13. از شوق ذروهٔ تو فلاطون فیلسوف
14. مست و خراب بوده و چون باده خم نشین
15. اسرار در جمال و جلال تو فانی است
16. صل علیک ثم علی آل اجمعین
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده