ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 171

1. خوبان همه چو صورت تو دلنشین چو جانی

2. گر گوش حق شنو هست هم اینی و هم آنی

3. از شوق روی دلبر دارم دلی بر آذر

4. ای پرده دار آن در زان پرده کی نشانی

5. با دوست همنشینیم و ز هجر او دلم خون

6. تا سر این بگوید کویار نکته دانی

7. هر دل که نور حق دید جز نور حق نباشد

8. نی نزد او زمینی است نی پیشش آسمانی

9. بی انتظار محشرحق بین فنای کل دید

10. گشتی چو فانی از خود گردید خلق فانی

11. چون هست عکس یکتا نبود دو چیز همتا

12. در ملک هست جز هست چون نیست، نیست ثانی

13. امروز جلوهٔ وی رندان کهن شمارند

14. کور است در هر آنی روی نوی و آنی

15. سر دهانت ای شه معلوم کس نگردید

16. هم زان دهد گر آید اسرار رابیانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* قلم نشانهٔ عقل است و تیغ مایهٔ جور
* یکی چو حنظل تلخ و یکی چو شهد شهی
شعر کامل
ناصرخسرو
* غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه
* که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ
* همای بر همه مرغان از آن شرف دارد
* که استخوان خورد و جانور نیازارد
شعر کامل
سعدی