غزل شمارهٔ 77
1. به محفلی که تو ای چون منی که راه دهد
2. که عرض حال گدا پیش پادشاه دهد
3. ز خلق بر درت ای شه پناه آوردم
4. اگر تو نیز برانی که ام پناه دهد
5. فتاده باز بشوخی و شی سر و کارم
6. که ملک عقل بیغما ز یک نگاه دهد
7. که نزد قامت او دم زند ز سرو چمن
8. که پیش طلعت او شرح حسن ماه دهد
9. حدیث زلف و رخش پیشه کن که دولت وصل
10. دعای نیم شب و ورد صبحگاه دهد
11. ببارگاه جلالت که نیست باد صبا
12. که بر تو عرضهٔ اسرار داد خواه دهد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده