ملا هادی سبزواری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 84

1. پارسایان ریائی ز هوا بنشینند

2. ‌‌ گر بخاک در میخانهٔ چو ما بنشینند

3. پرگشایان ز کمانخانهٔ ابروت سهام

4. ‌‌ بگذشتند ز دل تا بکجا بنشینند

5. توشه حسنی و عار آیدت از من باری

6. ‌‌ خسروان کی شده بارند و گدا بنشینند

7. پارسایان مژه را در حق چشم بیمار

8. ‌‌ گو به محراب دو ابرو بدعا بنشینند

9. هست هر روزه اگر گرد رهت مرغ همای

10. ‌‌ کی بفرق چو من بی سر و پا بنشینند

11. صوفی آسا دل و جان کسوت موسی طلبند

12. ‌‌ گو که در حلقه آن زلف دو تا بنشینند

13. راست شو ساقی و بر رغم مخالف می ده

14. ‌‌ تا جوانان عراقی بنوا بنشینند

15. سبزپوشان خط لعل اگر رحم آرند

16. ‌‌ بر لب آب بقا کام روا بنشینند

17. طایرانی که پریدند ز طرف بامت

18. ‌‌ کی ببام حرم و باب صفا بنشینند

19. جلوه ای ده سخن اسرار که در کتم خفا

20. ‌‌ شاهدانی بچنین حسن چرا بنشینند

21. هر در اسرار که بر روی دلت بر بندند

22. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشش سلسلهٔ دهر بود آنی چند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنین که در دل من داغ زلف سرکش توست
* بنفشه زار شود تربتم چو درگذرم
شعر کامل
حافظ
* بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالی‌ست
* شب چنین، روز چنان، آه! چه مشکل حالی‌ست!
شعر کامل
هلالی جغتایی
* سبکساران به شور آیند از هر حرف بی مغزی
* به فریاد آورد اندک نسیمی نیستانی را
شعر کامل
صائب تبریزی