ناصرخسرو_دیوانقصیده ها (فهرست)

قصیدهٔ شمارهٔ 114

1. نشنوده‌ای که دید یکی زیرک

2. زردآلوی فگنده به کو اندر

3. چو یافتش مزه ترش و ناخوش

4. وان مغز تلخ باز بدو اندر

5. گفتا که «هر چه بود به دلت اندر

6. رنگت همی نمود به رو اندر»


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیست هرناشسته رو شایسته اقبال عشق
* مه کجا در دیده پروانه گیرد جای شمع
شعر کامل
صائب تبریزی
* دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت
* ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
شعر کامل
حافظ
* از چو من آزاده‌ای الفت بریدن سهل نیست
* می‌رود با چشم گریان سیل از ویرانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری