ناصرخسرو_دیوانقصیده ها (فهرست)

قصیدهٔ شمارهٔ 48

1. چون تیغ به دست آری مردم نتوان کشت

2. نزدیک خداوند بدی نیست فرامشت

3. این تیغ نه از بهر ستمگاران کردند

4. انگور نه از بهر نبید است به چرخشت

5. عیسی به رهی دید یکی کشته فتاده

6. حیران شدو بگرفت به دندان سر انگشت

7. گفتا که «کرا کشتی تا کشته شدی زار؟

8. تا باز که او را بکشد آنکه تو را کشت؟»

9. انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس

10. تا کس نکند رنجه به در کوفتنت مشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم بد دور ز خال تو که در عرصه حسن
* بیدقی راند که برد از مه و خورشید گرو
شعر کامل
حافظ
* افتاده را دوباره فکندن کمال نیست
* آن را که خاک راه تو شد بر زمین مزن
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری
* خورد ز غیرت روی تو هر گلی خاری
شعر کامل
حافظ