نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1006

1. تا از برِ من رفتی رفته‌ست قرار از من

2. زارم چو میانِ تو ای‌کرده کنار از من

3. گر تو نکنی محوم از آینۀ خاطر

4. کس در دو جهان دیگر گو یاد میار از من

5. گو عقل درین حالت تشنیع مزن باری

6. یا پای درین ره نه یا دست بدار از من

7. گر بی‌خودییی کردم آشفته چنین باشد

8. تو شرطِ بزرگی را خرده مشمار از من

9. من بلبلِ مشتاقم شوریدۀ گل‌رویی

10. مشنو که برآید دم بی‌نالۀ زار [از] من

11. من بر سر راه‌ِ تو با چشمِ دُر افشانم

12. تشریفِ وصال از تو ترتیبِ نثار از من

13. گر وعده نمی‌دادی وصل تو نزاری را

14. هجر تو برآوری یک‌باره دمار از من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اول ز تحت و فوق وجودم خبر نبود
* در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم
شعر کامل
حافظ
* دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید
* هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت
شعر کامل
حافظ
* چو فندق دهان از سخن بسته بود
* نه چون ما لب از خنده چون پسته بود
شعر کامل
سعدی