نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1017

1. گواه است بر درد پنهان من

2. دل و چشم بریان و گریان من

3. کنارم غدیری شود هر صباح

4. ز چشمان سیلاب باران من

5. به جانت که مردم ز هجران تو

6. چه گویم دگر آخر ای جان من

7. به بوی تو زنده ست مسکین تو

8. نسیمی فرست ای گلستان من

9. اگر بی خودی می کنم عفو کن

10. که دل نیست در تحت فرمان من

11. دلم بی پریشانیت جمع نیست

12. خوشا روزگار پریشان من

13. تو دانی که ایمان من کفر تست

14. نداند کسی رمز پنهان من

15. اگر کفر ظلمت بود پس چراست

16. مقامات زلف تو ایمان من

17. نشاید نزاری چنین مبتلا

18. به دود و تو فارغ ز درمان من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صلاح از ما چه می‌جویی که مستان را صلا گفتیم
* به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتیم
شعر کامل
حافظ
* آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
* صبر و آرام تواند به من مسکین داد
شعر کامل
حافظ
* نخست موعظه پیر صحبت این حرف است
* که از مصاحب ناجنس احتراز کنید
شعر کامل
حافظ