نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1119

1. چیست آن پای‌بندِ دست گشای

2. عقل فرتوت و عشق سحرنمای

3. عقل از امر فایض است آری

4. عشق هم فایض است از بالای

5. عاشقی عالمِ خوش است و مرا

6. نیست اکنون به عاقلان پروای

7. من چو اکنون نمی‌پرستم عقل

8. کوی دیوانگان گرفتم جای

9. او سرِ خویشتن گرفت چو من

10. درکشیدم ازو به دامن پای

11. من و اکنون و جامِ جان پرور

12. بر جمال بتِ جهان آرای

13. گفت و گوی سرای باقی را

14. نیک مستظهرم به فضل خدای

15. مرغ جان را نزاریا یک ره

16. زین نشیمن گهِ توهّم زای

17. تا ببینی عیان به چشم عیان

18. بال بگشای و سوی سدره برآی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
* همواره مرا کوی خرابات مقام است
شعر کامل
حافظ
* به لشکرگاه دارم روی وبر سلطان فشانم جان
* گر آن دریاست وین خورشید من نیلوفرم باری
شعر کامل
خاقانی
* حذر از پیروی نفس که در راه خدای
* مردم افکن‌تر ازین غول بیابانی نیست
شعر کامل
سعدی