نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1127

1. ای یار بی‌وفا که دل از ما بریده‌ای

2. گویی که پیش هرگز ما را ندیده‌ای

3. سرگشته‌ام چو ذره ز خورشید روی تو

4. دامن چرا چو سایه ز ما درکشیده‌ای

5. لیلی شنیده‌ام که ز مجنون نمی‌شکیفت

6. مجنون شدم بتا به چه از ما رمیده‌ای

7. هیهات اگر به واقعه ی من رسیده‌ای

8. آری ملامتت نکنم نارسیده‌ای

9. هرگز خلاف رای تو چیزی نگفته‌ام

10. با من بگوی اگر تو ز جایی شنیده‌ای

11. دریای خون شده‌ست کنارم ز ابرِ چشم

12. از بس به نوکِ غمزه که جانم خلیده‌ای

13. از آبِ دیده آتشِ دل کم نمی‌شود

14. گیرم نزاری از مژه‌ها خون چکیده‌ای

15. در باغ سرو فارغ و آزاد می‌رود

16. او را چه غم اگر تو به قامت خمیده‌ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
* حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
شعر کامل
حافظ
* آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
* آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
شعر کامل
حافظ
* ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی‌منتها
* ای آتشی افروخته در بیشه اندیشه‌ها
شعر کامل
مولوی