نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1156

1. برفتی و ما را به هجران سپردی

2. بس از عشوه بازآ که از حد ببردی

3. تصور نبودم فراموشی از تو

4. دریغا که بر مَنسیانم شمردی

5. به خار ستم چشم عقلم خلیدی

6. به دست جفا حلق جانم فشردی

7. نصیحت کنم خویشتن را که ساکن

8. فرودآ به پای خُم کار دُردی

9. کسی را یک جو ندارد غم تو

10. تو تا چند کوشی که از غم بمردی

11. نزاری نگفتم حذر کن ز قلزم

12. برفتی و خود را به طوفان سپردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زنگ صحبت را به خلوت می توان از دل زدود
* زندگانی در جهان بی گوشه دل مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* از آستان پیر مغان سر چرا کشیم
* دولت در آن سرا و گشایش در آن در است
شعر کامل
حافظ
* ز دست رفته نه تنها منم در این سودا
* چه دست‌ها که ز دست تو بر خداوند است
شعر کامل
سعدی