نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1157

1. اگر به کلبه احزان ما گذر کردی

2. فضای کلبه ما جنّتی دگر کردی

3. و گرچه در نظر حُسن او نمی‌آییم

4. چه بودی ار ز سر لطف یک نظر کردی

5. نکرد ناله زارم در او اثر هرگز

6. که گر به کوه رسد دل به حجر کردی

7. به یک اشارت اگر خواستی از گوشه چشم

8. هزار گونه غم از جان من به‌در کردی

9. چه می‌کنم ز خبر کاشکی مرا یاری

10. درآمدی و به یک یار بی‌خبر کردی

11. بمردم از من و رحمت نمی‌کند بر من

12. نمی‌رود به شفاعت کسی مگر کردی

13. برون شوی که از این نیم‌جان خلاص شوم

14. نمی‌کند هم و افسوس کاین‌قدر کردی

15. از این دو وجه‌برون نیست کاشکی یک روز

16. ثواب بیش بدی هر چه بیشتر کردی

17. بس از خیال نزاری مُحال بیش مگوی

18. اگر چنان که نکردی وگر کردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نمی گردید اگر ذوق گرفتاری عنانگیرم
* ز وحشت خون عالم در دل صیاد می کردم
شعر کامل
صائب تبریزی
* دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
* و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
شعر کامل
حافظ
* بوی کافور ازین مرده دلان می آید
* که به این طایفه آمیخت که نامرد نشد؟
شعر کامل
صائب تبریزی