نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1238

1. گر ز شیرین‌لبی کنم شوری

2. گو سلیمان عَفُو کن از موری

3. فرشِ سلطان عجب نباشد اگر

4. عار دارد ز دامنِ عوری

5. این که گویند دوست دوست مدار

6. نتوان کرد بر کسی زوری

7. چه کم از حسن اگر دمی بنشست

8. یوسفی در برابرِ کوری

9. کی کند شکر شکّرِ شیرین

10. ناچشنده ز بی‌نمک شوری

11. عاقبت پیل‌تن نجست از گور

12. گرچه تنها همی زدی گوری

13. باز می‌گو نزاریا که خوش است

14. گر ز شیرین لبی کنم شوری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صد غنچهٔ دل از نفس ما شکفته شد
* هر جا که چون نسیم سحر پا گذاشتیم
شعر کامل
رهی معیری
* سر به هم آورده دیدم برگهای غنچه را
* اجتماع دوستان یکدلم آمد به یاد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش
* بیان کند که چه بودست ناشکیبا را
شعر کامل
سعدی