شمارهٔ 1246
1. گر چه مشغولی و با بنده نمی پردازی
2. هم توانی ز سر لطف که کاری سازی
3. از سر پای اگرت هیچ بود دست رسی
4. چاره ای ساز که بر من نظر اندازی
5. آرزومندم و زین بیش ندارم طاقت
6. چه شود گر سر مرحمتم بنوازی
7. نیم جان دارم و در باخته ام با تو به طوع
8. کار جان ار چه نگیرند به بازی بازی
9. آه اگر نیمه شب مست کمین بگشایی
10. به شبیخونی و بر جان نزاری تازی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده