نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1279

1. فرتوت عشق را نگریزد ز بی دلی

2. ای یار بد مگوی تو باری که عاقلی

3. عیبت نمی کنم که ز مبدای کن فکان

4. دانسته ام که در چه مقامات مشکلی

5. غیر تو هیچ نیست حجابی که بگذری

6. دانی که بعد قطع سفر در چه منزلی

7. صبرم نداشت طاقت حسن جمال او

8. آری که بر خلاف محقی است مبطلی

9. بر ما چه اعتراض که مستیم و عاشقیم

10. طعنه مزن که سینه ی مجروح می خلی

11. گر هست از محبت آل علی اثر

12. بر خوان ز روزنامه ی عرفان سینجلی

13. این جا کسی دگر نرسد جز موحدی

14. کورا بود محبت ذریت علی

15. آری نزاریا تو و آن فرخ آستان

16. کاقبال بر درش بنشیند به مقبلی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا
* حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس
شعر کامل
حافظ
* زهی عشق زهی عشق که ما راست خدایا
* چه نغزست و چه خوبست و چه زیباست خدایا
شعر کامل
مولوی
* کسی که دست به زلف دراز او دارد
* چرا به دامن این عمر مختصر چسبد؟
شعر کامل
صائب تبریزی