نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1289

1. آوازه درافتاد که باز آمدم از می

2. بهتان صریح است من و توبه کجا کی

3. بیهوده مرا پند دهد واعظ مشفق

4. او وعظ کند آری و من نشنوم از وی

5. بر من نتوان بست به مسمسار ملامت

6. سندان نصیحت چه حدیث است چه هی هی

7. هر کو نبود کشته به شمشیر محبت

8. هرگز به قیامت نه همانا که شود حی

9. مجنون ز حی کرده برون را چه تفاوت

10. لیلیش درون رگ جان است نه در حی

11. در سوخته گیرد نه در افسرده دم عشق

12. بی هوده بود روح شمال از نفس دی

13. در مذهب ما زنده دلان باده پرستند

14. آن جا که همه اوست نه شی است و نه لا شی

15. ماییم و می و مظلمه ی عشق به گردن

16. گو حور مده ساغر و طوبی مفکن فی

17. ای یار بیا وین حجب از پیش برانداز

18. ما را بده از کوثر وحدت قدحی می

19. اسباب طرب جمع کن و بزم بیارای

20. اطباق سماوات چه گسترده و چه طی

21. رخسار ترا با ورق گل چه تناسب

22. آن کرده ز شبنم عرق و این ز حیا خوی

23. آن در قدح ماست که می جست سکندر

24. هر کس به سر گنج گدایان نبرد پی

25. در عهد تو شک نیست که تا حشر بماند

26. بر ران سخن های نزاری اثر کی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به حال دل خستگان در نگر
* که روزی دلی خسته باشی مگر
شعر کامل
سعدی
* به گفتگو نتوان اهل حال شد صائب
* خموش باش و سخن را مکن دراز اینجا
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه کند سختی ایام به دلهای دو نیم؟
* سنگ با پسته خندان چه تواند کردن؟
شعر کامل
صائب تبریزی