نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1301

1. گر به من می آورد باد از عرق چینش نسیمی

2. نیم جانی دارم ایثارش کنم زان هم به نیمی

3. نیمه دیگه نگه‌دارم که باز آید نگارم

4. لایقِ جانان نیازِ جان بود نه زر و سیمی

5. چون ندارم محرمِ رازِ نهانی با که گویم

6. محرمی باید که دارد حرمتِ حدِ حریمی

7. گنجِ پنهان در میان نتوان نهادن با گدایی

8. گُربُزی باید محلِ راز را نه هر سلیمی

9. هر ضعیفی در مسالک طاقتِ هجران ندارد

10. بر خضر چون معترض بوده‌ست هر موسی کلیمی

11. صبر باید کرد تا طالع شود صبح قیامت

12. طبلِ بی هنگام نتوانیم زد زیر گلیمی

13. تا نباید کرد در سیری چنین ترکِ تقیه

14. مصلحت مارا نصیحت می‌کند نه ترس و بیمی

15. گردنِ تسلیم بنهادیم بی‌کرهی که بردن

16. بارِ تشنیع و ملامت واجب است از هر لئیمی

17. گر ز خود دیوانه‌ای سازی ز نادانان برستی

18. در خورِ این راز چون بهلول می‌باید حکیمی

19. چون نمی‌باشد گزیر از پختنِ سودایِ خامت

20. با کرم ساز ای نزاری چون نمی‌یابی کریمی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من شدم دلگیر صائب زین حیات پنج روز
* خضر چون آورد تا امروز تاب زندگی؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* غافل مشو ز عمر که ساکن نمی شود
* سیل عنان گسسته اقامت پذیر نیست
شعر کامل
رهی معیری
* شمع جانم را بکشت آن بی‌وفا
* جای دیگر روشنایی می‌کند
شعر کامل
سعدی