نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1302

1. ساقیا می بیار حالی می

2. که ندارم سرِ کجا که و کی

3. خلوتی ‌کن که عشق بپسندد

4. نه چو نفرت گرفته عشق از وی

5. دردِ مخموری مرا دانی

6. که نباشد علاج الا می

7. هیچ درمان دگر نخواهد بود

8. گفته‌اند آخِرُ الدَوا الکی

9. باز گردد به اصلِ خود هر چیز

10. چند گویی بس از شی ولاشی

11. خنب شخص من است و می جانم

12. زنده بی جان کجا بود رگ و پی

13. بر سرم کن چنان شرابی پُر

14. که ز پیشانیم بریزد خوی

15. شرحِ ماء العنب نخوانده‌ای

16. وِ مِن الماءِ کُلّ شِی ءِ حی

17. جامِ می بر کف نزاری نه

18. تا برآرد دمار از دمِ دی

19. ورقِ نام و ننگ را طی کن

20. تا کی از طمطراقِ حاتمِ طی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عمر نبود آن چه غافل از تو نشستم
* باقی عمر ایستاده‌ام به غرامت
شعر کامل
سعدی
* به عالم هر دلی کاو هوشمند است
* به زنجیر جنون عشق، بند است
شعر کامل
شیخ بهایی
* معاشران گره از زلف یار باز کنید
* شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید
شعر کامل
حافظ