شمارهٔ 139
1. ندانسته بودی تو ای دوست راست
2. که راه خدا پر نهنگ بلاست
3. نیرزد دو عالم به یک کاسه دوغ
4. ز فرط سخایی که در طبع ماست
5. دل و دین و جان و تن و مال و جاه
6. اگر در سر دوست کردی رواست
7. وگرنه حرام است بر تو چو خوک
8. ز من بشنو ای گرگ فرسوده راست
9. ز ما و من تست چندین خلاف
10. وگرنه یکی بس دویی از چه خاست
11. به گوشت فرو کوفت سد ره سروش
12. ندانی ولیکن که رمز از کجاست
13. معلق به مویی و غافل حریص
14. که چاه است و در قعر چاه اژدهاست
15. گریز از مقامی که در منزلش
16. فراق و وصال است و خوف و رجاست
17. نزاری مده پند مغرور را
18. که بر مار کر کردن افسون خطاست
19. رموز محقق مگو با جهول
20. سر و برگ بیهوده گفتن که راست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده