نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1402

1. بر سر راهِ توام روز و شب آخر کویی

2. پیش تر زآن که رسد جان به لب آخر کویی

3. خود نگویی که مرا همْ‌نفسی بود برفت

4. هم‌ْدمت را نفسی واطلب آخر کویی

5. دوستان را نپسندند به دشمن‌کامی

6. خود ز من باز مکن بی سبب آخر کویی

7. چنگ برگیر و بیا کز اثر زاری من

8. زهره در سوک نشست از طرب آخر کویی

9. ظن نبردم که شکیبت بود از من چندین

10. همه دم بوده ای ای بُل‌عجب آخر کویی

11. یا وفا یا ملکی پیشِ نزاری بفرست

12. ورنه برخیز و بیا بر عقب آخر کویی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل رنجور من از سینه هر دم می رود سویی
* ز بستر می گریزد طفل بیماری که من دارم
شعر کامل
رهی معیری
* مریز اشکِ من ای چشم خون گرفته که خواهم
* کنم نثار رهش آن دُر ِنسفتۀ خود را
شعر کامل
جامی
* امروز روز شادی و امسال سال گل
* نیکوست حال ما که نکو باد حال گل
شعر کامل
مولوی