نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1401

1. اگر از هر دو جهان برشکنی یک رویی

2. ورنه ای یار کجا با که سخن می گویی

3. هر چه در دوست شوی محو و در او مستغرق

4. این توان گفت از اویی نتوان گفت اویی

5. هر چه او نه ، که و چه کو و کجا، اوست همه

6. چون جز او نیست دگر پس تو که را می جویی

7. گر به تو بازنمایند تو را هیچ نه ای

8. از پیِ هیچیِ خود بیش چرا می پویی

9. در نمازی اگر از حرص و طمع آزادی

10. در بهشتی اگر آسوده دلْ و خوش خویی

11. پای بر گردنِ اکوان نه و از سدره برآی

12. دست شوی از دل و جان چند به گل سر شویی

13. پای در حلقه ی فقرت چو نزاری ندهند

14. تا تو در حلقه ی چوگانِ وساوس گویی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برای خاطر غیرم به صد جفا کشتی
* ببین برای که ای بی‌وفا کرا کشتی
شعر کامل
محتشم کاشانی
* عاشقان پیدا و دلبر ناپدید
* در همه عالم چنین عشقی که دید
شعر کامل
مولوی
* کار هر دل نیست راز عشق پنهان داشتن
* زور این می می کند چون نار خندان شیشه را
شعر کامل
صائب تبریزی