نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 213

1. خلاف وعده کردن ناپسندست

2. ببین کز وعده ی وصلِ تو چندست

3. مده دشنام ناخوش بوسه ای ده

4. چه زهرم می دهی آنجا که قندست؟

5. بترس از چشم شور و ابروی تلخ

6. که از نامحرمان بیم گزندست

7. به آتش برفشان گه گه سپندی

8. که دفع چشم بد دود سپندست

9. علاجِ دردِ بی آرامِ من کُن

10. ببخشا بر دلی کو دردمندست

11. به کوته دیده گویید ای مشنّع

12. بلای عقل بالای بلندست

13. مرا گویی مرو دنباله ی عشق

14. نمیدانی که در حلقم کمندست

15. خطیب از دوستانم گو حدیثی

16. کرا پروای چندین وعظ و پندست

17. که در بند بلای قامت دوست

18. همه عضو نزاری بند بندست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مگر خواهد گشادن باغ شاخ ارغوان را خون
* که نرگس تشت زر بر دست و گلبن نیشتر دارد
شعر کامل
سلمان ساوجی
* عشق یکرنگی تقاضا می کند وین روشن است
* ورنه شمع آتش چرا زد همچو خود پروانه را
شعر کامل
جامی
* سعدی از جور فراقت همه روز این می‌گفت
* عهد بشکستی و من بر سر پیمان بودم
شعر کامل
سعدی