نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 244

1. هم چو من هرگز خراباتِ الست

2. مستِ لایعقل به دنیا آمده ست

3. تا سرِ عقل از گریبان برکند

4. دامنِ آشفتگان ندهد ز دست

5. خواهم از دنیا برون شد هم چنان

6. مست تا بازم بر انگیزند مست

7. انتظارِ صورِ محشر داشتن

8. عمر ضایع کردن است ای بت پرست

9. نسیه کارِ مردِ صاحب وقت نیست

10. هر که از خود برشکست از بت پرست

11. طالعم بر بی دلی و بی خودی ست

12. چون کنم نتوانم از طالع بجست

13. چون ایازی می دهندش در عوض

14. هر که چون محمود بت در هم شکست

15. بت که می گویند جز وهمِ تو نیست

16. بت توئی چیزی دگر مشنو که هست

17. تا به موعودِ حواری و ظهور

18. در نیارم بر می و معشوق بست

19. پس نزاری و حریف و پایِ خم

20. هم چنین بی کار نتواند نشست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از نسیمی دفتر ایام بر هم می خورد
* از ورق گردانی لیل و نهار اندیشه کن
شعر کامل
صائب تبریزی
* به یک کرشمه که در کار آسمان کردی
* هنوز می پرد از شوق چشم کوکبها
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی تو گفتم که صبر پیشه کنم
* گفتم امّا نمی توانم کرد
شعر کامل
جامی