نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 270

1. آخر بدین صفت که منم مبتلایِ دوست

2. ممکن بود ز من که نجویم رضای دوست

3. با عاشقان مجاز بود عشقِ عاشقی

4. کو ترکِ هر دو کون نگیرد برایِ دوست

5. کردم به عشق زیر و زبر خان و مان دل

6. تا هیچ کس دگر ننشیند به جایِ دوست

7. تسلیمِ راهِ دوست شوم چون به نزدِ من

8. چیزی نیافرید خدا ماورایِ دوست

9. جاوید زنده مانم و باقی شوم چو خضر

10. گر سجده ایی به من رسد از خاکِ پایِ دوست

11. هر دم قیامتی ز ملامت بدیده ام

12. نادیده یک نفس به ارادت لقایِ دوست

13. تا جان بود مرا بکشم از میان جان

14. جنگ و ستیزِ دشمن و جور و جفایِ دوست

15. نی نی به عینِ صدق نزاری خطا مبین

16. خالی شمر ز جور و جفا ماجرایِ دوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاشقان را از جمالت عید باد
* جانشان در آتشت چون عود باد
شعر کامل
مولوی
* خاطرت از شکوه ما کی پریشان می شود؟
* زلف پر کرده است از حرف پریشان گوش تو
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت
* ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد
شعر کامل
حافظ