نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 271

1. من که باشم که تورا دوست ندارم ای دوست

2. با که افتاد نگه کن سر و کارم ای دوست

3. دل سپردم به تو و هیچ تفاوت نکند

4. گر رسد کار به جان هم بسپارم ای دوست

5. در کنارِ منی از روی حقیقت شب و روز

6. از میانِ تو جدا نیست کنارم ای دوست

7. آخر ای دوست چو من دوست مکن دشمن کام

8. شاید ای دوست که فریاد برآرم ای دوست

9. چون رقیب است حجاب گلم آن هم شاید

10. که شود در قدم از دستِ تو خارم ای دوست

11. زهره ام نیست که از دوست کنم فریادی

12. از نزاری بشنو ناله ی زارم ای دوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گل خیری چو بر اطراف گلستان گذرم
* نتواند که رخم بیند و صفرا نکند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* می زند مشت به رویم که مبین سوی حبیب
* هیچکس نیست چو من مشتکی از دست رقیب
شعر کامل
جامی
* با نسخۀ طبیب چه کار آن مریض را
* کز خون دیده شربت و از غم غذا کند
شعر کامل
جامی