نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 284

1. اشتیاقم به کمال افتاده ست

2. وین هم از حسنِ جمال افتاده ست

3. عشق تا در رگِ جانم بنشست

4. عقل در تیه ضلال افتاده ست

5. این چنین واقعه ها در رهِ عشق

6. دم به دم حال به حال افتاده ست

7. حاجبی نیست میانِ من و دوست

8. بخشِ ما جمله وصال افتاده ست

9. از کجا می کنم این گستاخی

10. یار بس خوب خصال افتاده ست

11. شورِ او در سرِ من دانی چیست

12. شکرش طرفه مقال افتاده ست

13. سبزه بر طرفِ لبش پنداری

14. خضر بر آب زلال افتاده ست

15. هندویی بر لبِ کوثر دارد

16. راستی نادره حال افتاده ست

17. سرِ بی مغزِ نزاریِ نزار

18. روز و شب در چه خیال افتاده ست

19. که شبی روز کند با خورشید

20. در چه سودای محال افتاده ست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنینست رسم سرای کهن
* سرش هیچ پیدا نبینی ز بن
شعر کامل
فردوسی
* نخل قد تو به باغی که خرامان گردد
* سرو در زیر پر فاخته پنهان گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* از آتش سودایت دارم من و دارد دل
* داغی که نمی بینی دردی که نمی دانی
شعر کامل
رهی معیری