شمارهٔ 342
1. دوش با جمعی حواری باده خوردم در بهشت
2. مجلسی دیدم همه عیسی دم و مریم جهشت
3. جمله شیرین پاسخ و شیرین لب و شیرین دهن
4. جمله نیکو سیرت و نیکو دل و نیکو سرشت
5. سیب و نارنج و ترنج و نرگس از پیرامنش
6. ماه رویان صبوحی بی نگهبانان زشت
7. چار سوی بزم هم چون جنّت از بس فر و زیب
8. بر ارم کرده تفاخر همچو کعبه بر کنشت
9. خوی بر رخساره ی اوراق گل هر یک چنان
10. قطره ی شبنم بود بنشسته بر اطراف کشت
11. بزمی القصه چو فردوس برین آراسته
12. بیش از این بر صفحه ی کاغذ نمی یارم نوشت
13. پیش کردم سر که بستانم ز حوری بوسه ای
14. دست کردم پیش تا در گردنش آرم نهشت
15. در هراسیدم ز خواب و خواب خوش بر چشم من
16. آتش حسرت سبک بگداخت چون در آب خشت
17. حاضر و غایب نزاری خواب و بیداری یکیست
18. باز می گو با حواری دوش بودم در بهشت
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده