شمارهٔ 390
1. چه شور از آن لب شیرین که در جهان افتاد
2. ز قامتت چه قیامت که در زمان افتاد
3. میان ما و شما وعده ی کناری بود
4. تو با کنار شدی فتنه در میان افتاد
5. بسوخت صفحه رویم ز آب گرم سرشک
6. که آتشم ز تو در مغز استخوان افتاد
7. مگر غم تو که یک دم نمی شود غایب
8. به قرعه بر من مسکین ناتوان افتاد
9. به یک کرشمه که کردی ز گوشه برقع
10. هزار بی دل بی چاره در گمان افتاد
11. دریغ نام تو آلوده دهانِ خسان
12. به خاص و عام رسد هر چه در زبان افتاد
13. اگر ز حسن تو آوازه در جهان افکند
14. به اختیار نزاری نبد چنان افتاد
15. سوال کرد و به من گفت دوستی که بگو
16. تویی که بویِ عبیر ِتو در جهان افتاد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده